مسجد حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهدمقدس

گزارش فعالیت های مسجد حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهد واقع در خواجه ربیع، بولوار 22 بهمن 26/11 حجت(عج)3

مسجد حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهدمقدس

گزارش فعالیت های مسجد حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهد واقع در خواجه ربیع، بولوار 22 بهمن 26/11 حجت(عج)3

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علما» ثبت شده است


آیت‌الله سید علی سیستانی مرجع شیعیان در بیانیه‌ای تمام مؤمنان را دعوت کرد تا در مراسم زیارت اربعین به تعالیم دین حنیف اسلام از جمله نماز و حجاب و صلح و آشتی و عفو و حلم و ادب و رعایت محرمات پایبند باشند.
ایشان در بیانیه‌ای که صبح امروز منتشر شد، تأکید کردند: باید مؤمنانی که خداوند متعال آن‌ها را موفق به ادای این زیارت شریف گردانده متوجه باشند که خداوند متعال تعدادی از بندگان خود را در زمره انبیا و اوصیای الهی قرار داد تا نمونه‌ای برای مردم باشند و به سمت تعالیم دین هدایت شده و از اقدامات آنها سرمشق بگیرند. خداوند متعال مردم را متمایل به زیارت آنها جهت یادبودشان و بالا نگاه داشتن جایگاه آنها گرداند تا مردم نیز به یاد خدا و تعالیم و احکام دینی باشند. اینها بهترین نمونه‌های اطاعت و جهاد در مسیر حق و جان‌فشانی برای دین مستحکم خود هستند.
آیت الله سیستانی در این بیانیه تاکید کرد: از مقتضیات این زیارت علاوه بر یادآوری جان‌فشانی‌های امام حسین (ع) در مسیر الهی، اهتمام به تعالیم دین حنیف اسلام از نماز گرفته تا حجاب و آشتی با دیگران و عفو و حلم و ادب و رعایت محرمات و سایر معانی بالای دینی است تا به فضل الهی پله ای برای رسیدن به این مفاهیم و ادامه آثار آن تا زیارت های آینده باشد. به این ترتیب حضور در این زیارت به مفهوم حضور در مجالس تسنیم و تربیت در روش امام (ع) شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۳ ، ۰۶:۴۹

حضرت آیت‌الله حاج شیخ حسین وحید خراسانی از مراجع عظام تقلید در درس خارج این هفته گفتند: مساله میلاد حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از زمان "ناصرالدین شاه" باب شد و آن هم به دلیل تاج‌گذاریش بود. حضرت آیت‌الله وحید خراسانی افزود: در منابع و روایات شیعه از امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده است که آل محمد در صفر مولودی ندارند، اینقدر اصرار بر میلاد نکنید. در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران روز هفتم صفر، روز میلاد امام موسی بن جعفر علیه السلام دانسته شده ولی مراجع عظام تقلید قم در این روز برای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام مجالس عزاداری برپا می‌کنند. به احترام نظر مرجعیت که فرمودند بر میلاد امام کاظم علیه السلام اصرار نشود, بیانات ایشان برای سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه السلام را تقدیم می کنم. حضرت آیت الله وحید خراسانی بر اهمیت شناخت امام حسن مجتبی (ع) درسخنانی این گونه بیان داشت :مردی با خنجر خون‌آلود از خرابه بیرون آمد، مردم ریختند در خرابه، دیدند یکی در خاک و خون دست و پا می‌زند.مرد را با خنجر خون‌آلود گرفتند. گفتند: تو در این خرابه چه می‌کردی؟ گفت: در این خرابه این مرد را کشتم. بردند با خنجر خون‌آلود در محضر امیر المؤمنین؛ اقرار کرد: یا علی! کشتم این مرد را.دستور داد ببریدش برای قصاص. تا بردند یکی دوان دوان آمد، گفت: دست نگه دارید. شمشیر را متوقف کردند که گردنش را بزنند. گفت: قاتل منم؛ او را به ‌خطا گرفتید. مردم وا ماندند؛ او می‌گوید: من قاتلم؛ این می‌گوید: من قاتلم. برگشتند، هر دو را آورند در محضر امیرالمؤمنین.

خود سیر مطلب حکمتی دارد، خودتان دقت کنید! بعد که آوردند... مسئله دو اقرار؛ هر دو اقرار متنافیین؛ هر دو اقرار علی النفس؛ مورد اقرار یکی. این معضله چه جور باید حل بشود؟

آن کسی که باب مدینه‌ی علم است به اتفاق عامه و خاصه، گفت: هر دو را ببرید نزد فرزندم حسن بن علی، تا او نظر بدهد.

کسی که امیر المؤمنین، ‌مرجع اولین و آخرین، به او ارجاع بدهد، باید فهمید او کیست!

هر دو را آورند پیش حضرت مجتبی؛ واقعه را گفتند؛ این یکی می‌گوید: من کشتم؛ این دیگری آمده، می‌گوید: او نکشته، من کشتم. فرمود: هر دو را آزاد کنید؛ دیه‌ی آن مقتول را از بیت المال بدهید. بعد که این بیان را کرد...

این را که می‌فهمد که او چه کرد! باز حیرت اندر حیرت است! هر دو مقرّ، اما هر دو آزاد! خوب، دم نباید هدر بشود، آن هم از بیت المال. این است که باید به مسند خاتم، چنین کسی بنشیدند! اینجا است که خون گریه کنیم کم است که همچو کسی بنشیند و معاویه روی منبر به پدر او ناسزا بگوید! این است که قلبها جریحه‌دار است! این است که کسی درک نمی‌کند مصیبت چقدر بزرگ است!

بعد که واقعه به اینجا رسید، امیر المؤمنین فرزندش را احضار کرد؛ پرسید: مستندت چیست؟

خلاصه، مطلب این است: هر دو اقرار کرده‌اند، یکی نافی، یکی مثبت. این جور حل مسئله به چه حساب است؟ همه‌ی اینها مقدمه‌ی این است که مردم بفهمند جانشین بعد از او کیست! از آن وقتی که دستور می‌دهد «أقیدوه»؛ ببرید به قصاص تا منتها، مقدمه‌ی این است که نشان بدهد به مردم که آن کس که باید بر این مسند، به جای من، بنشیند، باید همچو کسی باشد.

پرسید از فرزندش که این ‌حکم را که کردی به چه حساب؟ او به کسی که خودش صاحب علم الکتاب است، گفت: پدر این شخص کسی را کشته و لکن کسی را هم إحیاء کرده. به آن قتل مستحق قصاص است؛ به این إحیاء مستحق عفو است. آن قتل و این إحیاء با هم تزاحم می‌کنند. بعد از تزاحم، نوبت می‌رسد به حل مشکل، هر دو باید آزاد بشوند. به قانون عدم ذهاب دم مسلم هدرا، باید دیه داده بشود، دیه هم در چنین موقعی، چون مصلحت عام است، باید از بیت عام ادا بشود.

«الله أعلم حیث یجعل رسالته».

علم همچو علمی است! احاطه‌ی به دقائق همچو احاطه‌‌ای است! این جلوه علمش!

ارکان کمال بشر چهار رکن است: یک رکن علم است؛ یک رکن حلم است؛ یک رکن شجاعت است؛ یک رکن کرم و سخاوت است. علم همچو علمی!

حلم چه حلمی است؟! حلم حلمی است که وقتی جنازه‌اش را برداشتند، مروان آمد پایه‌ی تابوت را گرفت. پرسیدند: تا زنده بود، خون به دلش کردی! حالا بعد از شهادتش، پای جنازه‌اش این چنین آمده‌ای. گفت: خون به دل کسی کردم که حلمش به اندازه‌ی جبال عالم بود! آن علم! این حلم!

کرم چه کرمی است؟! ‌‌ای حسن بن علی! چه باید گفت؟! تمام بزرگان عامه و خاصه، همه این روایت را نقل کرده‌اند: اشبه الناس برسول الله حسن بن علی بن ابی طالب است. اشبه الناس برسول الله!

همه‌ی صحاح عامه متفقاً، حدیث صحیح از نظر عامه، تا برسد به خاصه! شرح داستان زیاد است:

دید یک غلامی نشسته، سگی مقابلش، گرده نانی دارد، یک لقمه خودش می‌خورد، یک لقمه را به این سگ می‌دهد. ایستاد و تماشا کرد؛ کار این غلام را دید. بعد پرسید: تو که هستی؟ گفت: غلامی هستم، مولای من صاحب این باغ است. فرمود: اینجا بنشین، تا من برگردم. رفت و برگشت، تا آمد غلام را صدا زد؛ غلام برخواست، گفت: تو را از مولایت خریدم. ایستاد گفت: سمعاً و طاعةً یا ابن رسول الله! فرمود: خریدمت اما آزادت کردم‌؛ این باغ را هم خریدم، به تو بخشیدم. این ‌هم کرمش است!

آن علمش! آن حلمش! این کرمش! آن وقت مصیبت این است:

پسر هند جگرخوار، ملعون روزگار، آن کسی که صفحات اعمال ننگین او، به قدری است که قابل حد و حصر نیست، چنین کسی بر مسند بنشیند و چنان کسی پای منبر او بنشیند.

این زندگی تمام شد، منتها کرم تنها این نبود! آنی که محیر العقول است، این است:

وقتی پاره‌های خون دل میان تشت ریخت، برادرش سید الشهداء آمد، کنارش نشست.

امام حسن را بشناسید و بشناسانید!

سید الشهداء پرسید: برادرم چه کسی با تو این کار را کرده؟ به برادرش حسین بن علی گفت: از من نپرس! کسی که با من این کار را کرده، من می‌شناسم، اما هرگز ابراز نخواهم کرد!

ای مظهر ستار العیوب! یا حسن بن علی! کسی که این جور پرده‌ی عیب قاتلش را بپوشد، آیا این جود و کرم با دوستانش چه خواهد کرد؟!

آخرین سفارش امام حسن مجتبی (ع) (اینجا)

جنادة بن ابی امیّه می گوید که ، در آخرین لحظات عمر شریف امام حسن مجتبی (ع) در حالی که سمّ بر بدن ایشان اثر کرده بود ، خدمت حضرت (ع) رسیدم و ایشان مرا این چنین موعظه فرمود:

« یا جناده ؛ استعد لسفرک و حصّل زادک قبل حلول اجلک »(منتهی الآمال ج1ص331)

ای جناده ؛ مهیای سفر آخرت شو و پیش از فرا رسیدن مرگ خویش ، توشه سفررا آماده کن .

به نقل از: http://www.masjednet.ir/monasebat/25-safar/687-1392-09-21-05-27-08.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۳ ، ۰۶:۰۵

چکیده: عده ای از دختران، خودنمایی و سپس ارتباط با نامحرم را پلی برای رسیدن به ازدواج می پندارند. آنها گمان برده اند که اظهار زیبایی ها می تواند جوانان را به آنها راغب کند. غافل از اینکه جوانان با همه خوشرویی هایی که با دختران دارند به ازدواج با آنها تن نخواهند داد.
بدحجابی یکی از مسائل و چالش های جدی در حوزه اخلاق اجتماعی محسوب می شود. در این مطلب به ریشه یابی تعدادی از علل بدحجابی در جامعه و عوامل اخلاقی آن پرداخته ایم.

1- کسب موقعیت 
انسان، موقعیت طلب است و همواره می خواهد در میان مردم از جایگاهی درخور توجه برخوردار باشد. چنین جایگاهی به دو صورت حقیقی و کاذب محقق می شود. موقعیت حقیقی در اثر تحصیل علم و فضایل اخلاقی به دست می آید، اما برخی زنان که فاقد این ارزش ها هستند با نمایش زیبایی ها و جاذبه های طبیعی و ساختگی زنانه خود سعی در جلب توجه دیگران می کنند تا به کمبودهای باطنی خود پاسخ دهند. غافل از آنکه هرگز کسی نمایش زیبایی های زنانه را دلیل بر شخصیت و جایگاه ارزشی او نمی گیرد. بی حجابی، زن را صاحب فضیلت نمی کند، بلکه از او عروسکی می سازد که با رشد و تعالی فاصله ها دارد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: زنان خود را با پوشش اندام و جسم، از دیدار نامحرمان باز دارید که زنان هرچه پوشیده‌تر باشند سعادتمندتر هستند.[1]

2- ضعف ایمان 
بی حجابی، فقر فرهنگ دینی است. بنابراین کسانی که از اعتقاد به خداوند در شک و تردید به سر می برند و قلب آنها از ایمان به خداوند و محاسبه روز جزا به مقام اطمینان نرسیده است در عمل به دستورات الهی تسامح می ورزند و تا زمانی که این مشکل اعتقادی برطرف نشود بهبودی حاصل نمی شود؛ چرا که ایمان به خدا مادر ارزش هاست.
امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: حیا و ایمان هم سنگ و هم دوش یکدیگرند، هنگامی که یکی از آن برود دیگری در پی آن برود.[2]

3- دگرآزاری 
ریشه خودنمایی و بدحجابی بسیاری از زنان، عقده دگرآزاری است. برانگیختن تمایلات دیگری همراه با محروم کردن او، یک بیماری دگر آزاری است. دگرآزاری جنسی نیز به این است که زنی خود را بیاراید و در معرض دید دیگران قرار دهد تا تمایلات او برانگیخته شود و بدون پاسخ بماند. اگرچه این حرکت، مردان جامعه را عقده مند می کند، اما زنان بیمار از حرکت خود لذت می برند. باید به چنین زنانی گفت آزار دادن مردان جز اینکه گناهی بر گناه خودنمایی آنها می افزاید اثر دیگری ندارد، ضمن اینکه آزار دیگران با هیچ منطق و وجدانی سازگار نیست. چه اینکه تبدیل مردان و جوانان سالم جامعه به انسان های عقده ای، با شرافت یک زن سازگاری ندارد.
رسول اکرم (صلی ا... علیه و آله و سلم) فرموده اند: یکی از گروهی که وارد جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند.[3]

4- غرب زدگی 
تقلید از غرب یکی از مشکلات دیرینه تعدادی از زنان بوده است که بدون کمترین تفکر و تحلیلی از زندگی زن غربی، به سبک زندگی او اظهار تمایل کرده اند. خمیرمایه اصلی این تقلید را جهل و هوس تشکیل می دهد. ترسیم گوشه ای از آنچه بر زن غربی می گذرد، می تواند پرده تاریک جهل فریب خوردگان جوامع غربی را پاره کند تا به خود آیند.
حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: کسی که خود را شبیه غیر مسلمان درآورد، از ما نیست.[4]

5- زیبایی طلبی 
برخی دختران و زنان میل دارند به صورتی زیبا نزد دیگران حضور یابند و با توجه به اینکه حجاب دینی زیبایی های آنها را پوشش می دهد سعی در ناقص کردن حجاب خود دارند. به همین منظور بخشی از موی سر و یا گردن خود را به نمایش می گذارند و... و غافلند که سادگی زن، خود نوعی زیبایی ارزشی را به همراه دارد. 
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرموده اند: پوشیدگی برای زن سودمندتر است و زیبایی او را پایدارتر می‌کند.[5]

6- ازدواج 
عده ای از دختران، خودنمایی و سپس ارتباط با نامحرم را پلی برای رسیدن به ازدواج می پندارند. آنها گمان برده اند که اظهار زیبایی ها می تواند جوانان را به آنها راغب کند. غافل از اینکه جوانان با همه خوشرویی هایی که با دختران دارند به ازدواج با آنها تن نخواهند داد. بی تقواترین مرد جامعه برای ازدواج خود به دنبال عفیف ترین دختر می رود. همه جوانان دوست دارند دختری را برای همسری خود گزینش کنند که طرح دوستی و خوشگذرانی با جوان دیگری نداشته است و اسرار و زیبایی های جسمانی خود را تابلوی نامحرمان نکرده باشد. جوانان بی تقوا از دختران خودنما برای لذت های موقتی و تفریحات زودگذر خود استقبال می کنند. اما هیچ گاه آنها را به همسری شرعی و قانونی خود نمی پذیرند و به تعبیری دیگر، دختران خودنما در چشم ها جا دارند و زنان پوشیده در دل ها ماوا گرفته اند.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند.[6]

نتیجه ای که میتوان از متن و تحقیق بالا گرفت همان کلام گوهر بار امیرالمومنین علی(علیه السلام) است که فرمودند: «پوشیدگی برای زن سودمندتر است و زیبایی او را پایدارتر می‌کند.»
چرا که دختران و زنان هم به سودی دنیوی و اخروی می‌رسند، هم عفت و پاکدامنی آنان در معرض خطر نیست، هم موجب تشویش ذهن خود و دیگران نمی‌شوند، و هم زیبایی آنها پایدارتر می‌ماند.
ذات زن و دختر اینگونه است که با او به مهر و محبّت رفتار شود، اما این موجود لطیف و حساس با بی‌حجابی و بدحجابی خود باعث می‌شود، چشمانی که حتی پاک هم هستند، تحریک و ناپاک گردند و باعث شود تا با او همچون دستمال کاغذی رفتار و فقط از او برای اغراض شهوانی استفاده شود. باشد که زنان و دختران با حجاب و پوشیدگی خود، سلامت و سعادت خودشان و جامعه را فراهم سازند.

 _____________________
پی نوشت:
[1] سفینه البحار، ج 2، ص 298
[2] اصول کافی، ج 2
[3] کنزالعمال، ج 16، ص 383
[4] نهج الفصاحه، ص 509
[5] عیون الحکم و المواعظ، ص 303
[6] بحارالانوار، ج 103، ص 235

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۰۷:۰۱