مسجد حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهدمقدس

گزارش فعالیت های مسجد حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهد واقع در خواجه ربیع، بولوار 22 بهمن 26/11 حجت(عج)3

مسجد حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهدمقدس

گزارش فعالیت های مسجد حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشهد واقع در خواجه ربیع، بولوار 22 بهمن 26/11 حجت(عج)3

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علل اعمال و احکام» ثبت شده است

 
 
حجم: 6.58 مگابایت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۳ ، ۰۷:۳۸

خود ارضائی که در اصطلاح فقهی به آن استمنا می گویند ، مطلقا حرام ( 1 ) و از گناهان بزرگ است .
امام صادق علیه السلام فرمود : خداوند روز قیامت با سه کس سخن نمی گوید ، نظر رحمت به آن ها نمی کند ، گناه شان را نمی بخشد و عذاب دردناک برای آن ها می باشد ، از جمله این سه ، کسی است که در دنیا استمنا کرده باشد . ( 2 )
مهم ترین فلسفه حرمت استمنا ضررها و پیامد های منفی آن است . استمنا آثار و پیامدهای منفی روحی و اجتماعی زیادی دارد از جمله :
الف ) پیامدهای جسمانی :
ضعف چشم و بینایی ، تحلیل رفتن قوای جسمانی ، ناتوانی در تولید مثل ، پیری زودرس ، ضعف مفاصل ، لرزش دست ، زشتی چهره و از بین رفتن طراوت صورت .
ب ) پیامدهای روحی و روانی :
ضعف حافظه و حواس‏پرتی ، اضطراب، منزوی شدن و گوشه‏گیری ، افسردگی ، بی‏نشاطی و لذت نبردن از زندگی ، پرخاشگری و بداخلاقی و تندخویی ، کسالت دائمی ، ضعف اعصاب و در نهایت ضعف اراده .
ج ) عوارض اجتماعی :
ناسازگاری خانوادگی ، بی‏میل شدن به همسر و ازدواج ، ناتوانی در ارتباط با جنس مخالف و همسر ، بی‏غیرت شدن نسبت به حفظ ناموس ، احساس طرد شدن ، از بین رفتن عزت ، پاکی، شرافت و جایگاه اجتماعی ، دیر ازدواج کردن و لذت نبردن از زندگی مشترک . ( 3 ) امید آن که جوانان با ازدواج از این بلای خانمان سوز نجات پیدا کنند .
پی نوشت ها :
1. آیت الله خامنه ای، رساله اجوبه الإستفتائات ، س 787 .
2. وسایل الشیعه ، ج 14، باب 28, روایت 7 .
3. آیت الله دستغیب ، گناهان کبیره ، ج 2 ، بحث استمنا ، ص 332 .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۰۷:۰۵

چکیده: عده ای از دختران، خودنمایی و سپس ارتباط با نامحرم را پلی برای رسیدن به ازدواج می پندارند. آنها گمان برده اند که اظهار زیبایی ها می تواند جوانان را به آنها راغب کند. غافل از اینکه جوانان با همه خوشرویی هایی که با دختران دارند به ازدواج با آنها تن نخواهند داد.
بدحجابی یکی از مسائل و چالش های جدی در حوزه اخلاق اجتماعی محسوب می شود. در این مطلب به ریشه یابی تعدادی از علل بدحجابی در جامعه و عوامل اخلاقی آن پرداخته ایم.

1- کسب موقعیت 
انسان، موقعیت طلب است و همواره می خواهد در میان مردم از جایگاهی درخور توجه برخوردار باشد. چنین جایگاهی به دو صورت حقیقی و کاذب محقق می شود. موقعیت حقیقی در اثر تحصیل علم و فضایل اخلاقی به دست می آید، اما برخی زنان که فاقد این ارزش ها هستند با نمایش زیبایی ها و جاذبه های طبیعی و ساختگی زنانه خود سعی در جلب توجه دیگران می کنند تا به کمبودهای باطنی خود پاسخ دهند. غافل از آنکه هرگز کسی نمایش زیبایی های زنانه را دلیل بر شخصیت و جایگاه ارزشی او نمی گیرد. بی حجابی، زن را صاحب فضیلت نمی کند، بلکه از او عروسکی می سازد که با رشد و تعالی فاصله ها دارد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: زنان خود را با پوشش اندام و جسم، از دیدار نامحرمان باز دارید که زنان هرچه پوشیده‌تر باشند سعادتمندتر هستند.[1]

2- ضعف ایمان 
بی حجابی، فقر فرهنگ دینی است. بنابراین کسانی که از اعتقاد به خداوند در شک و تردید به سر می برند و قلب آنها از ایمان به خداوند و محاسبه روز جزا به مقام اطمینان نرسیده است در عمل به دستورات الهی تسامح می ورزند و تا زمانی که این مشکل اعتقادی برطرف نشود بهبودی حاصل نمی شود؛ چرا که ایمان به خدا مادر ارزش هاست.
امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: حیا و ایمان هم سنگ و هم دوش یکدیگرند، هنگامی که یکی از آن برود دیگری در پی آن برود.[2]

3- دگرآزاری 
ریشه خودنمایی و بدحجابی بسیاری از زنان، عقده دگرآزاری است. برانگیختن تمایلات دیگری همراه با محروم کردن او، یک بیماری دگر آزاری است. دگرآزاری جنسی نیز به این است که زنی خود را بیاراید و در معرض دید دیگران قرار دهد تا تمایلات او برانگیخته شود و بدون پاسخ بماند. اگرچه این حرکت، مردان جامعه را عقده مند می کند، اما زنان بیمار از حرکت خود لذت می برند. باید به چنین زنانی گفت آزار دادن مردان جز اینکه گناهی بر گناه خودنمایی آنها می افزاید اثر دیگری ندارد، ضمن اینکه آزار دیگران با هیچ منطق و وجدانی سازگار نیست. چه اینکه تبدیل مردان و جوانان سالم جامعه به انسان های عقده ای، با شرافت یک زن سازگاری ندارد.
رسول اکرم (صلی ا... علیه و آله و سلم) فرموده اند: یکی از گروهی که وارد جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند.[3]

4- غرب زدگی 
تقلید از غرب یکی از مشکلات دیرینه تعدادی از زنان بوده است که بدون کمترین تفکر و تحلیلی از زندگی زن غربی، به سبک زندگی او اظهار تمایل کرده اند. خمیرمایه اصلی این تقلید را جهل و هوس تشکیل می دهد. ترسیم گوشه ای از آنچه بر زن غربی می گذرد، می تواند پرده تاریک جهل فریب خوردگان جوامع غربی را پاره کند تا به خود آیند.
حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: کسی که خود را شبیه غیر مسلمان درآورد، از ما نیست.[4]

5- زیبایی طلبی 
برخی دختران و زنان میل دارند به صورتی زیبا نزد دیگران حضور یابند و با توجه به اینکه حجاب دینی زیبایی های آنها را پوشش می دهد سعی در ناقص کردن حجاب خود دارند. به همین منظور بخشی از موی سر و یا گردن خود را به نمایش می گذارند و... و غافلند که سادگی زن، خود نوعی زیبایی ارزشی را به همراه دارد. 
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرموده اند: پوشیدگی برای زن سودمندتر است و زیبایی او را پایدارتر می‌کند.[5]

6- ازدواج 
عده ای از دختران، خودنمایی و سپس ارتباط با نامحرم را پلی برای رسیدن به ازدواج می پندارند. آنها گمان برده اند که اظهار زیبایی ها می تواند جوانان را به آنها راغب کند. غافل از اینکه جوانان با همه خوشرویی هایی که با دختران دارند به ازدواج با آنها تن نخواهند داد. بی تقواترین مرد جامعه برای ازدواج خود به دنبال عفیف ترین دختر می رود. همه جوانان دوست دارند دختری را برای همسری خود گزینش کنند که طرح دوستی و خوشگذرانی با جوان دیگری نداشته است و اسرار و زیبایی های جسمانی خود را تابلوی نامحرمان نکرده باشد. جوانان بی تقوا از دختران خودنما برای لذت های موقتی و تفریحات زودگذر خود استقبال می کنند. اما هیچ گاه آنها را به همسری شرعی و قانونی خود نمی پذیرند و به تعبیری دیگر، دختران خودنما در چشم ها جا دارند و زنان پوشیده در دل ها ماوا گرفته اند.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند.[6]

نتیجه ای که میتوان از متن و تحقیق بالا گرفت همان کلام گوهر بار امیرالمومنین علی(علیه السلام) است که فرمودند: «پوشیدگی برای زن سودمندتر است و زیبایی او را پایدارتر می‌کند.»
چرا که دختران و زنان هم به سودی دنیوی و اخروی می‌رسند، هم عفت و پاکدامنی آنان در معرض خطر نیست، هم موجب تشویش ذهن خود و دیگران نمی‌شوند، و هم زیبایی آنها پایدارتر می‌ماند.
ذات زن و دختر اینگونه است که با او به مهر و محبّت رفتار شود، اما این موجود لطیف و حساس با بی‌حجابی و بدحجابی خود باعث می‌شود، چشمانی که حتی پاک هم هستند، تحریک و ناپاک گردند و باعث شود تا با او همچون دستمال کاغذی رفتار و فقط از او برای اغراض شهوانی استفاده شود. باشد که زنان و دختران با حجاب و پوشیدگی خود، سلامت و سعادت خودشان و جامعه را فراهم سازند.

 _____________________
پی نوشت:
[1] سفینه البحار، ج 2، ص 298
[2] اصول کافی، ج 2
[3] کنزالعمال، ج 16، ص 383
[4] نهج الفصاحه، ص 509
[5] عیون الحکم و المواعظ، ص 303
[6] بحارالانوار، ج 103، ص 235

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۰۷:۰۱

اگر استمنا عادت نباشد، مثلا 2ماه یا3ماه یک بار مجوز داده می شود؟ چرا بعضی پزشکان تجویز می کنند؟ چرا بعضی مراجع آن را برای مجردها برای آزمایش منی برای قدرت بچه دار شدن مجوز می دهند؟

برای پاسخ جامع تر نسبت به این مساله بهتر است این سوال از دو جنبه بررسی شود:

الف- به لحاظ حکم شرعی
حرمت استمنا مشروط به عادت شدنش نیست؛ حتی اگر دو سه ماه یک بار هم کسی این کار را انجام دهد، باز دچارحرام شده است. در ضمن همه مراجع قائل به حرمت استمنا هستند . استمنا فقط در صورتی جایز است که ضرورت باشد. مثلا اگر فرد بیمار باشد و تنها راه تشخیص و درمان ان استمنا باشد، استمنا جایز است.
تجویز استمنا بدون لحاظ ضرورت توسط پزشک دلیل بر جایز بودن این کار نیست. حتی اگر بدانید که این کار ضرر جسمی بر شما ندارد و یا بعد از عمل فورا می‌‌توانید ضرر را جبران کنید، باز هم حرام است.
در ادامه دو نمونه از استفتائات را ذکر می کنیم
1- برای تشخیص اینکه مرد قادر بر بچه دار شدن هست، آیا می‌تواند استمنا کند تا آزمایش‌های پزشکی بر روی منی او انجام شود؟
خیر ، این کار جایز نیست مگر آن که ضرورتی ایجاب کند.
تبصره: چنانچه در مورد ضرورت ایجاب نماید که که شخص استمنا کند، در صورتی که همسر دارد، لازم است این عمل را به وسیله او انجام دهد.
2- آیا آزمایش اسپرم، که با استمنا حاصل مى شود و براى ازدواج در بعضى از موارد لازم مى باشد، جایز است؟
گرفتن اسپرم براى آزمایش از طریق استمنا، تنها در صورت ضرورت جایز است.
هر چند مراجع تقلید در این مساله اختلافی ندارند، ولی برای این که خیال تان کاملا راحت شود ، می‌توانید از دفتر مرجع تقلید خود این مساله را استفتا کنید.
ب- به لحاظ روانشناختی
گاهی اوقات ممکن است انسان برای رسیدن به حرامی توجیهات گوناگونی نموده و شیطان نیز آن گناه را بسیار زیبا جلوه‌گر کند، مراقب باشید که در این مواقع فریب شیطان را نخورید.
تحمل غریزه جنسی برای جوانی که نمی‌‌تواند ازدواج کند ،واقعا سخت است؛ ولی مهم این است که جوانمردانه در مقابل این سختی‌ها صبر کرده و ایمان خود را حفظ کند. خداوند متعال می‌فرماید: « وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏... ؛ کسانى که امکانى براى ازدواج نمى‏یابند، باید پاکدامنى پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏نیاز گرداند... » (نور، آیة 33)
ممکن است فرد بگوید که صبر کردن برای من خیلی مشکل است و یا این‌که توانایی صبر ندارم؛ ولی در این زمینه توصیه های روانشناختی و دینی وجود دارد که با عمل به آن ها می‌توان قدرت صبر و اراده خود را بالا برده و راحت‌تر بر غریزه خود غالب شد. . از طرف دیگر صبر کردن هر چقدر هم سخت باشد و شما آن را ادامه دهید، بدانید که این نوعی جهاد کردن در راه خدا است، آن هم جهاد اکبر، که ارزش بسیاری دارد. باور کنید بسیار حیف است که انسان به خاطر چند لحظه لذت، شرف و عزت خود را در معرض فروش بگذارد. بسیار حیف است که به خاطر این گناه ایمان خود را تضعیف کنیم. از طرفی بهترین دلیل بر آسیب زا بودن عمل استمنا آمار بالای اضطراب و افسردگی در این افراد است.
در ادامه چند نمونه از توصیه‌های مفید بیان شده است؛ عمل به آن ها می‌تواند کمک کننده باشند.
بعید به نظر می رسد مبتلا به این عمل شده باشید. اگر مبتلا باشید ،به خاطر این‌که می‌توانید تا دو سه ماه صبر کرده و این گناه را انجام ندهید، معلوم است که اراده‌تان نسبتا قوی است و راحت‌تر ‌می‌توانید با این مشکل مقابله کنید.
توصیه ها:
مطالعه در مورد «فضائل صبر بر معصیت» و مرور کردن آن ها در ذهن هنگام وسوسه شیطان.
یکی از راه های بسیار مفید برای این که بتوانیم در مقابل معصیت صبر کرده و خود را از مهلکه نجات دهیم ،این است که در مورد فضایل صبر مطالعه کرده ، هنگام وسوسه شیطان آن ها را در ذهن خود مرور کنیم. این امر باعث می شود که راحت‌تر بر شیطان غلبه کنیم.
هنگام وسوسه شیطان می‌توانید این جملات را در ذهن خود تکرار کنید:« من با صبر کردن نیمی از ایمانم را حفظ می‌کنم».
«من الان با صبر کردن در راه خدا جهاد می‌کنم، آن هم جهاد اکبر».
«خداوند به صابران وعده پاداش داده است .حیف نیست خودم را از آن محروم کنم؟!» .
« من با صبر کردن به خدا نزدیک می‌شوم و از شیطان فاصله می‌گیرم».
« من با صبر کردن شیطان را خشمگین می‌کنم»و...
در مورد صبر آیات و روایات و بسیار متعددی وجود دارد. ما در این جا فقط دو نمونه را ذکر می‌کنیم تا روی آن ها تامل کرده و هنگام وسوسه در ذهن خود مرور کنید.
خداوند متعال و مهربان می‌فرماید:«ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ ؛ آنچه نزد شماست، فانى مى‏شود امّا آنچه نزد خداست، باقى است . به کسانى که صبر و استقامت پیشه کنند، مطابق بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند، پاداش خواهیم داد.»(نحل : آیة 96 )
می‌توانید هنگامی که وسوسه شدید تا استمنا کنید، این آیه را تلاوت کرده و در مورد معنای آن فکر کنید. « به هر حال لذت گناه موقتی است؛ ولی پاداش اخروی که خداوند در مقابل این صبر می‌دهد ،ماندنی است»
در روایتی که از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل شده است می خوانیم: ‏
صبر بر سه قسم است:
صبر در هنگام مصیبت . صبر در طاعت خداوند . صبر در برابر معصیت و گناه،
پس کسى که بر مصیبتى صبر کند، تا آن جا که آن مصیبت را به تسلّى و آرامشى نیکو باز گرداند، خداوند براى او سیصد درجه مى‏نویسد که بین یک درجه تا درجه دیگر به اندازه بین زمین و آسمان فاصله است .
کسى که بر طاعت خدا صبر کند ،خداوند براى او ششصد درجه مى‏نویسد که بین یک درجه تا درجه دیگر به اندازه
بین حدود مرز زمین تا انتهاى عرش الهى فاصله است .
کسى که در برابر معصیت و گناه صبر کند، خداوند براى او نهصد درجه مى‏نویسد که بین یک درجه تا درجه دیگر به اندازه بین مرز زمین تا انتهاى عرش فاصله است. ( جهاد النفس وسائل الشیعة-ترجمه افراسیابى، ص101)
«یادتان باشد که صبر شما بدون پاداش نمی‌ماند . خیلی بهتر از آنچه انتظار دارید، به آن می رسید»
کنترل عواملی که باعث تحریک بر این‌گونه گناهان می گردد:
پرهیز از فکر و ترسیم صحنه‏هاى محرک در ذهن و خیال.
عبدالله بن سنان از امام صادق(علیه‌السلام) نقل مى‏کند:
عیسى به اصحاب خود گفت:... موسى به شما دستور داد که زنا نکنید . من به شما دستور مى‏دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به این که زنا کنید، زیرا کسى که خیال زنا کند، مانند کسى است که در خانه‏اى نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کارى گرچه خانه را نمى‏سازند ، ولى زینت و صفاى آن را آلوده مى‏کند؛(وسائل‏الشیعه، ج 14، ص 240).
برای این که بهتر افکار انحرافی را کنترل کنید ، می‌توانید از فن پرت کردن حواس استفاده کنید. یعنی هنگامی که فکر شما شدیدا مشغول به امور جنسی شد، سعی کنید از طریق مختلف ( از قبیل رفتن به بیرون، تلفن کردن به پدر یا آشنایان و احوال پرسی ، نگاه کردن به فیلم ‌های مناسب و... ) حواس خود را پرت کنید.
دورى از نگاه‏هاى مسموم و مناظر تحریک‏آمیز. از رسول اکرم(ص) روایت شده است که:
نگاه هوس‏آلود - تیرى است مسموم از تیرهاى شیطان - هر کس آن را به جهت خوف الهى ترک کند، خداوند ایمانى به او مى‏بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس مى‏کند. (الاخلاق، سید عبدالله شبر، قم، انتشارات بصیرتى، ص 127).
گوش ندادن به آوازها و موسیقى‏هاى تحریک‏کننده و مبتذل. در حدیثى از حضرت صادق(ع) آمده است:
مردى از حضرت درباره شنیدن آواز محرک پرسید. حضرت نهى کرده و این آیه را خواندند:
«ان السمع والبصر والفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولاً؛(اسراء، آیه 36) به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود» و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است ،مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد؛(مستدرک‏الوسائل، چاپ قدیم، ج 2، ص 459،).
اجتناب شدید از گفتگوهاى دوستانه و نشست‏هاى غفلت‏زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریک‏آمیز.
از جمله عواملی که می‌تواند غریزه جنسی را کنترل کند، روزه گرفتن است . در حدیثى از پیامبر گرامى(ص) حضرت پس از آن که جوانان را به ازدواج ترغیب مى‏کنند مى‏فرماید:
و من لم یستطع فلیصم فان الصوم به وجاء؛
هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد ، روزه نیروى غریزه او را تضعیف مى‏کند؛(مستدرک الوسائل، ج 2، ص 531).
اشتغال، ورزش و سرگرمى‏هاى مفید. زیرا در صورت بیکاری، هم مواد غذایى در تقویت غریزه به مصرف مى‏رسد و هم‏فکر و خیال صرف چاره‏سازى در دفع آن مى‏شود . شاید به خاطر همین مساله در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است.
حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه «مفضل» مى‏فرمایند: انسان اگر بى‏کار و فارغ باشد، به بیهودگى و سرمستى دچار مى‏شود . بر اثر آن به مسایلى مبتلا مى‏شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینى خواهد کرد...؛(بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج 3، ص 87).
تلاوت قرآن.
انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفکر در مضامین آن، شفاى هر دردى است که به سرعت کار هر پریشانى را رو به سامان مى‏برد . زخم‏هاى پنهان را التیام مى‏دهد. همت‏ها را تا آسمان‏ها بالا مى‏برد . بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات مى‏بخشد.
امیرمؤمنان(ع) مى‏فرمایند: قرآن را فرا گیرید. زیرا قرآن بهار دل هاست . از نور آن بر مرض‏ها و دردهاى خود مرهم بگذارید ،زیرا آن داروى شفابخش سینه‏هاست . آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه‏هاست(وسائل‏الشیعه، ج 4، ص 825)
تفکر به عواقب وحشتناک گناهانی مثل زنا و خودارضایی
اندیشیدن به عواقب این گونه گناهان نیز تاثیر خوبی در کنترل رفتار دارد. می‌توانید هنگام وسوسه، این‌گونه فکر کنید که «آیا ارزش دارد به خاطر نیم ساعت، یک ساعت و یا چند روز لذت، غضب خداوند متعال را بخرم؟»؛
«آیا ارزش دارد به خاطر چند روز لذت حیوانی انسانیت، شرف و عفت خود را در معرض فروش بگذارم؟»؛
« آیا انصاف است از نعمت خدا استفاده کنم و معصیت او را انجام دهم؟»،
«آیا طاقت دارم یک عمر پشیمانی را تحمل کنم؟»
« اگر صبر نکنم و تسلیم وسوسه‌های شیطان شوم، آن چه که عاید من می‌شوند عبارتند از: پشیمانی، عذاب وجدان، مشکلات زناشویی بعد ازدواج، خوشحالی شیطان و...»
در روایت زیبایی که از حضرت صادق علیه السّلام نقل شده است می خوانیم:
کم من صبر ساعة قد أورثت فرحا طویلا، و کم من لذّة ساعة قد أورثت حزنا طویلا؛
بسا صبر ساعتى (مثل صبر بر زحمت عبادتى و یا ترک گناهى یا پرستارى مریضى) که موجب فرح و سرور درازى گردد. بسا لذت (حرام) ساعتى که سبب اندوه و ملال درازى شود. (طرائف الحکم یا اندرزهاى ممتاز،‏ج‏1، ص 232؛ ).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۰۶:۳۲

چکیده: یک سؤال بسیار مهمّ این است که آیا اگر کسی مقلّد یک مجتهد باشد، امّا در برخی مسائل خود بتواند تحقیق کند و تشخیص دهد که اگر در موضوعی خاص بهتر از مجتهد می تواند عمل کند با این وجود می تواند به روش خود عمل کند؟ یا به قولی از تشخیص خود استفاده کند؟

احکام تقلید

یک سؤال بسیار مهمّ این است که آیا اگر کسی مقلّد یک مجتهد باشد، امّا در برخی مسائل خود بتواند تحقیق کند و تشخیص دهد که اگر در موضوعی خاص بهتر از مجتهد می تواند عمل کند با این وجود می تواند به روش خود عمل کند؟ یا به قولی از تشخیص خود استفاده کند؟

در حقیقت این پرسش شما از دو بخش کبرا و صغرا تشکیل شده است.

الف. (کبرای قضیه) آیا ممکن است یک نفر در برخی از مسائل مقلّد و در تعدادی دیگر مجتهد باشد؟

مجتهد بر دو قسم است: مجتهد مطلق و مجتهد متجزّى.

مجتهد مطلق کسی است که بتواند تمام فروعاتی را که یک مکلّف به آن نیاز دارد استنباط نماید.

مجتهد متجزّی کسی است که توانایی استنباط تمام احکام را ندارد، بلکه تنها بابی از ابواب فقه یا جزئی از آن را می تواند استنباط کند.

این یک بحث اصولی است که دو نظر پیرامون آن وجود دارد. [1]

1. اجتهاد، ملکه و امر بسیطی است که در صورت وجود آن در شخصی، وی در تمام ابواب می تواند استنباط نماید، از این رو برخی اساساً تجزّی در اجتهاد را مطلقاً قبول ندارند، بلکه بر این باورند: مجتهد آن است که در جمیع مسائل، اجتهاد نموده و به ظنّ خود عمل نماید و درست تر آن است که تجزّى در اجتهاد صحیح نیست، بلکه مجتهد آن است که بالفعل ملکه اقتدار بر اجتهاد در کل مسائل و حالت‏ استنباط جمیع فروع از ادلّه تفصیلی و مدارک اصلی را داشته باشد و علومى که ماده اجتهاد کلّى است تحصیل کرده باشد؛ یعنی علوم مقدماتی اجتهاد را فراهم نموده باشد. [2]

2. این که شخصی در قسمتى از ابواب فقه استنباط داشته باشد و یا این که فقط در یک باب اجتهاد و فتوا داشته و در ابواب دیگر یا اصلاً کار نکرده و یا به مقام کمال و افتا نرسیده که در این صورت او را متجزّى می گویند، [3] بنابر این، بسیاری بر این عقیده اند که اصل این اجتهاد (تجزّی) ممکن است، و چنین اجتهادی صرفاً برای خود شخص حجیّت دارد، نه برای دیگران، از این رو کسی نمی تواند از او تقلید نماید، امّا برخی نیز تقلید از مجتهد متجزّی را کافی می دانند.

لذا فرمودند: فتواى مجتهد متجزّى که تنها در برخى ابواب فقهى داراى فتوا و نظر اجتهادى است براى خودش حجّت است، ولى جواز تقلید دیگران از او محلّ اشکال است؛ اگر چه جواز آن بعید نیست. [4]

ب. (صغرای قضیه) آیا هر کس با تحقیقی که انجام می دهد می تواند به این درجه برسد؟

در رابطه با بخش دوم پرسش، که سؤال شما نیز بیشتر ناظر به همین قسمت است و با توجه به این که پاسخ این قسمت از پرسش شما در همین سایت موجود است ضمن تذکر برخی نکاتی که لازم به نظر می رسد، برای اطّلاع بیشتر به آن پاسخ ها شما را راهنمایی می نماییم.

1. علم فقه نیز؛ مانند بسیاری از علوم، علاوه بر وسعتی که در خود این دانش وجود دارد، تعداد زیادی از علوم وابسته ای دارد که تمهید و مقدمه این علم محسوب می شود؛ مانند، علوم: ادبیات عرب (لغت، صرف، نحو، معانی، بیان و ...)، تفسیر، رجال، درایه، حدیث، اصول فقه و ... .

2. اجتهاد این نیست که ما آیه یا روایتی را ببینیم و ترجمه اش کنیم یا ترجمه اش را از جایی بگیریم بعد بگوییم فهم ما از این آیه یا روایت این است، بلکه همه این علومی که بیان کردیم و علوم دیگر به طور مستقیم یا غیر مستقیم در آن نقش دارند. برای روشن شدن بحث نمونه ای را به عنوان مثال بیان می کنیم.
آیا اگر شخصی که از دانش پزشکی بهره ای ندارد، می تواند با صرف دیدن نام دارویی در کتابی آن را برای خودش که بیمار است یا دیگر بیماران، تجویز کند، با توجه به این که؛ مثلاً، اعتبار کتاب و نویسنده اش برای او معلوم نیست، نام آن دارو بین چند چیز مردّد است، شرایط فیزیکی شخص و آب و هوا در او نقش دارد و ... ، از این رو کسی که خود را در حدّ استنباط احکام الاهی از قرآن و سنّت می داند، و با توجه به آنچه که در مشخصاتتان درج نمودید که مجتهد نیستید، از این رو برای اثبات اجتهاد راه هایی وجود دارد که یکی از آن راه ها این است که به یک مجتهد مسلّم عادل مراجعه نمایید و فهم و روش استنباط خود را فراروی او بیان نمایید که در صورت اجازه آن مجتهد، می توانید به فهم و اجتهاد خودتان عمل نمایید.

--------------------------

پی نوشت:

[1] مروّج جزائری، سید محمد جعفر، منتهى الدرایة فی توضیح الکفایة، ج ‏8، ص 420، مؤسسة دار الکتاب‏، چاپ سوّم ، قم ، 1415 هـ ق‏.

[2] حسینی مرعشی أسترآبادی میرداماد، محمّد باقر بن محمّد ، شارع النجاة فی‏أحکام العبادات، ص 9 و 10، چاپ اوّل، تهران- إیران ، 1397 هـ ق‏.

[3] شهابی، محمود، ادوار فقه، ج‏3، ص 352، با اندکی تصرّف.

[4] توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج ‏1، ص 28، س 7.

به نقل از سایت اسلام کوئست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۹:۲۰